سهراب: مامانی نمازتو خوندی؟
مامانی (مادربزرگ سهراب): آره… الهی قربون پسرم برم. چقدر…
سهراب: (خودش را به زمین پرت می کند و گریه کنان فریاد می زند) چرا یواشکی خوندی؟… می خواستم بیام سر نماز اذیتت کنم… اعصابمو خورد می کنید شماها!
سهراب: مامانی نمازتو خوندی؟
مامانی (مادربزرگ سهراب): آره… الهی قربون پسرم برم. چقدر…
سهراب: (خودش را به زمین پرت می کند و گریه کنان فریاد می زند) چرا یواشکی خوندی؟… می خواستم بیام سر نماز اذیتت کنم… اعصابمو خورد می کنید شماها!
من کلی با این سهراب حال میکنم و به شدت درکت میکنم داداشمم یه موجود توی این مایهها داره
May God bless you child who is so much similar to his father! Halaal-zaadeh
:))) راست میگه بچهم