محمد مصدق می‌گفت آدمی که تکه کاغذی به دستش می‌دهند در صندوق بیندازد بی‌آنکه بداند اسم کی روی آن نوشته‌اند نباید در انتخابات وسیله قرار گیرد.  خیال داشت سواد خواندن و نوشتن را جزو شرایط رأی‌دادن کند.  طبیعی بود عمّال دربار و اصحاب دیانت که اتکای اولی عمدتاً به رأی رعیتها و دومی پشتگرمی‌اش به کم‌سوادها بود ساکت ننشینند.

ربع قرن بعد بچه‌های کلاه‌نمدی‌ها و ملکی‌به‌پاهایی که پیشتر قرار بود اجازهٔ رأی‌دادن نداشته باشند به قدرت رسیدند و ملیّون و متجددها و درس‌خوانده‌های شهری را سرویس نمودند سرویس‌نمودنی.  حالا همانها می‌گویند انتخابات‌شونده باید هم کارمند دولت باشد و هم دارای مدرکی دانشگاهی که سطح آن را بالا و بالاتر می‌برند.

اما قیف و غربال هر قدر هم تنگ شود ارباب عمائم غمی ندارند.  اسم عبور برای آنها کلمهٔ “معادل” است: سوپرلیسانس یا معادل؛ کارشناسی ماورای ‌ارشد یا معادل؛ پی‌اچ‌دی یا معادل؛ فوق ِ پرُفسوری یا معادل.  هر مدرک و درجه‌ای اسم ببرید، از بر بودن ِ مقداری روایت و حدیث دقیقاً معادل آن است.

اینکه چه کسی چه زمانی کجا با چه ترازویی وزن کرد مهم نیست.  درهرحال، امروز “حجت‌الاسلام دکتر” داریم: هم ریاست دنیوی، هم سیادت اخروی.

فرد اگر پس از دورهٔ ابتدایی فقط در مدرسهٔ دینی تا بالاترین سطوح درس خوانده باشد یقیناً از عهدهٔ امتحانهای پایان دورهٔ راهنمایی بر نمی‌آید.  و دیپلم دبیرستان هنوز لازمهٔ واردشدن به تمام آن مدارس نیست.  می‌توان انتظار داشت فارغ‌‌التحصیل دبیرستان با نمرهٔ قدری بالاتر از ناپلئونی بختش را در جاهای دیگری بیازماید.

صحبت و نوشتهٔ بسیاری داد می‌زند نسبت میلیون و میلیارد را نمی‌داند، خیال می‌کند تصاعد فقط یعنی صعود، و تصوّری از معنی فنی رشد هندسی ندارد (می گویند بالای سر در آکادموس ِ افلاطون نوشته بود کسی که هندسه نمی‌داند وارد نشود).  همین طور در زمینهٔ تاریخ جهان، زیست‌شناسی و تعاریف پایه در دو دیسیپلین فیزیک و شیمی.  کدام معادل؟

در حالی که در هزار سال گذشته شاید در هیچ زمانی شکاف میان ایران و اسلام تا این حد ژرف و فزاینده نبوده، قانون عجیب ِ ضدمردمی ِ جرگه‌سالارانه فقط یادآور عهدی است که عربها مقرر کردند موالی (یعنی بردگان آزادشده، ایرانیها) حق سوارشدن بر اسب یا راه‌رفتن جلوتر از فاتحان ندارند.

“مشکل حکایتی است که تقریر می‌کنند.”

——-

از محمد قائد، مدافع خستگی‌ناپذیر دانشگاه در مقابل حوزه-بازار-روستا

0 Points


One thought on “یا معادل”

  1. حقیقت اینکه تا حالا ازین منظر به موضوع نگاه نکرده بودم . حال که ریزبینم کردید با خیال راحت می توانم صحن مجلس آینده را مجسم کنم . دقیقن چیزی مشابه مجالس فرمایشی در کشورهای عربی ، به ویژه حوزه خلیج پارس . با این تفاوت که آنها در لباس رسمی و سنتی ی خودشان دارند دنیا را به گند می کشند ، اما در مجلس اینده ی ما این البسه پرده یست برای پنهان ماندن از ……..
    مانا مانی
    و درود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *