1. تا چند سال پیش، همیشه تعجب می کردم که چطور برخی از مردم نسبت به "خبرهای فاجعه" واکنش نشان نمی دهند، در حالیکه همین ها برای خبری به مراتب کم اهمیت تر، واکنش شدیدی نشان می دهند. تا همین چند سال پیش از این تعجب می کردم که چطور با وجود این همه گزارش و عکس و فیلم مستند از فلسطین، دنیا تکان نمی خورد، چطور بعضی از همین همشهریان خودمان از خبرهای مخوفی مثل قتل کودکان بدست پدران شوکه نمی شوند، چرا قتل عام های ده هزار نفری در آفریقا جهان را برنمی آشوبد…
دلیلی که برای این معما یافتم این بود: تکرارِ بی تاثیر یک خبر، می تواند آن را ملال آور و بی اهمیت کند، هرچقدر که بزرگ باشد.

 
2. باید با مجرمان برخورد کرد. این را هر آدم عاقل و سالمی کلا قبول دارد.
متهم با مجرم فرق دارد. این را هم هر آدمی که اندک سوادی داشته باشد می فهمد.
مجرم حقوق انسانی دارد. این را هم قوانین مدرن می گویند، هم ادیان آسمانی فبول دارند و هم انسان های فهیم و شرافتمند درک می کنند.
ما کجای کاریم؟

 

3. قتل، تجاوز، دزدی، آدمربایی، کودک آزاری، رشوه خواری، مواد فروشی… همه اینها در جامعه ما جرم محسوب می شوند و فاعلین آنها مستحق عقوبتند. می گویند فرشته قانون باید کور باشد، یعنی بدون در نظر گرفتن شان اجتماعی مجرمین یا وضعیت خانوادگی آنها یا مصلحت های فراقانونی، با مجرمین برخورد کند. یعنی به تناسب جرم و سابقه هر مجرمی، مجازات عادلانه و عاقلانه ای برای او در نظر بگیرد.
فرشته قانون اما گاهی دیوانه می شود: کودک آزار را به جریمه نقدی محکوم می کند و آفتابه دزد را به صلابه می کشد. هیچ کس به جرم سربریدن فرزندش اعدام نمی شود…

 

4. ضابط قانون حق استفاده از خشونت را دارد. این در همه جای دنیا یک قانون است اما در هیچ کجای دنیا اجازه خشونت بی دلیل به ضابط نمی دهند. چرا که اولا ضابط با متهم روبروست و نه مجرم و ثانیا مجرم هم باید در دادگاه به عقوبت محکوم شود و نه در محل جنایت. اینچنین است که حتی در یک صحنه قتل که قاتل دستها را بالای سرگذاشته، ضابط نباید به دهان او بکوبد و با باتوم تنش را کبود کند.

 

5. قدرت، به خصوص هر چقدر که بی واسطه تر باشد، فسادآورتر است. در همه جای دنیا هستند مامورانی که از قدرتشان سو استفاده می کنند. برخورد با آنها باید شدید و فوری باشد، چون قدرت آنها زیاد و بی واسطه است. اسلحه اگر بخواهد در خدمت امنیت باشد، باید با قانون سه قفله شده باشد. قفل قانون اگر خراب شد دست کم از آن تبری می جویند. افتخار کلیددار این قفل به شکستن آن یک فاجعه بزرگ است.

 

6. نقاب داران به خانه چند نفری می ریزند که گویا خبر "اوباش گری" آنها رسیده. دوربین با آنها داخل خانه می شود. داخل دو مرد با زیرپوش و پیژامه نشسته اند و قبل از اینکه از بهت و حیرت یورش این جمع به خودآیند، کتک خوران تا توی کوچه کشیده می شوند. همسایه ها جÙ
…عند. یکی از مردان روی آسفالت خوابانده می شود. او دائما از ماموران می پرسد "چه کار کرده ام؟" و بعد از خوردن چند ضربه دیگر به "گه خوردم" می افتد.
درون استودیو، رئیس بزرگ لبخند زنان نشسته است. مجری از اینکه همکارانش کلمه "گه" را از گزارش حذف نکرده بودند از مردم عذرخواهی می کند.

 

7. گزارش روزنامه سرمایه، مشتی از خروار این روزهاست که فرط تکرارِ بی تاثیر، ملال آور شده اند:

مقصد بعدي، خيابان پيروزي بود. آپارتماني سه طبقه در يكي از خيابان‌هاي فرعي.پليس‌ها از در و ديوار خانه بالا رفتند تا به اتاق موردنظر رسيدند. برخي از همسايه‌ها به سر و صداي پليس اعتراض مي‌كردند: «ÙƒØ§Ø± خوبي مي‌كنند اما ببرند كلانتري و آنجا تنبيه‌شان كنند.«

سه نفر دور هم در اتاق نشسته بودند. پليس‌هاي سياه‌پوش نقاب‌دار هر سه را دستگير كردند. پليس به يكي از آن‌ها مي‌گفت: «Ø¨Ø§ÙŠØ¯ اقرار كني; ‌بگو كه موادفروش بودي.«

از متهم‌ها يك بستهء 250 گرمي حاوي مادهء مخدر «Ø´ÙŠØ´Ù‡»ØŒ حدود 30 گرم سوخته ترياك و دفتر حساب و كتاب كشف كردند. دفتري كه داخلش به طور منظم خط‌كشي شده بود و مقدار مواد فروخته شده، نوشته شده بود.

متهمان، كشان‌كشان روي پله‌ها به داخل كوچه آورده شدند. ساعت حدود دو بامداد بود و اهالي كوچه و محله، به تماشا آمده بودند: «Ø§ØµÙ„ا نمي‌دانستيم در آن خانه چه خبر است.«

پليس باز هم تاكيد كرد: «Ø¨Ø§ÙŠØ¯ به مردم بگوييد كه عامل فساد هستيد; بايد بگوييد.«Ù…تهم‌ها همراه با پليس به قرارگاه رفتند و همسايه‌ها هم به خانه‌هايشان. ساعت حدود سه بامداد شده بود.

 

8. چرا باید از حقوق خرده فروشان مواد مخدر دفاع کنیم وقتی نه آنها اعتباری در اجتماع دارند، نه خبرشان پرخواننده است، نه کسی برایمان هورا می کشد و نه در هیچ جای دنیا برای دفاع از آنها کنفرانسی برگزار می شود که ما را دعوت کنند؟ وقتی رووسای بزرگ رسما کسانی را از مجرمین "حمایت" می کنند، تهدید می کنند؟

 

9. سالها پیش، در قلب اروپا بوده انگار. می گویند اولش از مجازات شدید مجرمین Ø
´Ø±ÙˆØ¹ شد. بعد کسانی که به این شدت ها معترض بودند را شدیدا مجازات کردند. بعد قلاده افتاد به گردن کسانی که این شیوه های جدید را قبول نداشتند. کم کم کسانی که خودشان اهل اعمال شدت بودند هم شدت عمل دیدند. این شدتها بعدا آنقدر بالا گرفت که نسلی را خاکستر کرد.

 

10. رئیس… وقتی ØªÙˆ می خواهی من و خرده فروش ها نباشیم و Ø®Ø±Ø¯Ù‡ فروش ها می خواهند من و تو نباشیم؛ چرا من اینجایم؟

 

 

0 Points


5 thoughts on “حمایت از خرده فروشان مواد مخدر؟ یک متن متلاشی.”

  1. مزیدی گفت:

    آقاي فرجامي.سلام و بينهايت سپاسگذار از دفاع عقلاني و منطقي شما از نوع برخورد انساني با جرم و جنايت.
    يك سوال داشتم: در مورد بند 4 مطلب شما.من در جايي خواندم كه پليس در سرتاسر كشورهای متمدن تنها تا لحظه دستگيری متهم اجازه خشونت را دارد.پس از دستگيری خشونت ممنوع است و مجازات دارد و تنها در صورتي كه متهم مقاومت كند مي‌تواند از خشونت استفاده نمايد.آيا اين موضوع صحت دارد؟

  2. فرجامی گفت:

    بله گویا همینطور است. البته تا لحظه دستگیری هم اعمال خشونت باید با دلیل عقلانی باشد و گرنه تخلف محسوب می شود.

  3. حمید گفت:

    سخن شما از نظر ایده الیسم (خیال نگری) و بعنوان یکی از مباحث نظری در شاخه حقوق قابل تامله، اما در عمل فکر نمی کنم هیچ کجای دنیا این اصولی که گفتید رعایت بشه، ضمن آنکه به نظر من دو سه ناسزا و خشونت هنگام دستگیری این تباه کنندگان انسانیت و عمر جوانها، خیلی مهم نیست، یا اینکه پلیس از متهمین بازداشتی بخواد در برابر دوربین بگن که مواد فروش هستن، از نظر حقوقی قابل استناد نیست.
    عزت زیاد

  4. hassan گفت:

    محمود عزیز،
    انگار دلت خیلی خوش است!! مرد حسابی! چه توقعی داری! این حضرات به ما دراویش كه در نزد همه به بی ضرر بودن شهره ایم، در سیست وارد نمیشویم، مزاحم كسی نیستیم، و سالیان سال، برای قرنها، در این مملكتو در این مرز و بوم زندگی كرده ایم، نیز رحم نمی كنند! (حالا بگٍذریم كه بعضی نویسندگان در مرحوم بازتاب معتقد بودند باید با دهان ما دراویش آن فعل ناشریف را انجام داد). ببین چه میكنند با خانقاه های ما، این برادران بسیجی و بسیار غیور ما، و آن دولت مهرورز ما!

  5. hassan گفت:

    محمود عزیز،
    انگار دلت خیلی خوش است!! مرد حسابی! چه توقعی داری! این حضرات به ما دراویش كه در نزد همه به بی ضرر بودن شهره ایم، در سیست وارد نمیشویم، مزاحم كسی نیستیم، و سالیان سال، برای قرنها، در این مملكتو در این مرز و بوم زندگی كرده ایم، نیز رحم نمی كنند! (حالا بگٍذریم كه بعضی نویسندگان در مرحوم بازتاب معتقد بودند باید با دهان ما دراویش آن فعل ناشریف را انجام داد). ببین چه میكنند با خانقاه های ما، این برادران بسیجی و بسیار غیور ما، و آن دولت مهرورز ما!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *