بسیاری از ضرب المثل های فارسی ریشه در لطیفه‌ها یا قصه‌های کوتاه طنزآمیز دارند. خوشبختانه آن‌زمان ادبیات و فرهنگ متولیان ریز و درشتی مثل امروز نداشته‌است و بسیاری از داستان‌های کوتاه هزل‌آمیز به راحتی در زبان مردم کوچه و بازار به ضرب المثل تبدیل می‌شده‌اند که بعضی از آنها بعدها به ادبیات مکتوب هم راه یافتند. مرحوم دهخدا بسیاری از این ضرب‌المثل‌ها را با داستان‌هایی که گفته می‌شود به آنها اشاره دارند در «امثال و حکم» خود جمع کرد و بزرگان دیگری پس او نیز این راه را ادامه دادند.

بعضی از این مثل‌ها با داستان‌های پس‌زمینه‌شان ملکه اذهان ما هستند. مانند «دوستی خاله خرسه» که یک مَثل در فارسی‌ست اشاره به داستان مردی دارد که خرسی را از چنگ مار بزرگی رهانید و خرس که می‌خواست این خدمت او را جبران کند؛ وقتی که مرد خوابید مگس‌ها را از روی صورت او کنار می‌زد. تا اینکه مگس سمجی سررسید و خرس هم برای کشتن مگس سنگ بزرگی را به سوی مگس که روی صورت مرد نشسته بود کوبید!

متاسفانه بسیاری از داستان‌های مولد مَثَل‌ها تا این حد مودبانه نیستند و ما اگر از وزارت ارشاد و قوه قضائیه هم نترسیم، از ترس شهرداری مشهد هم که شده جرات نام بردن از آنها به عنوان نمونه‌های بیشتر را نداریم؛ اما اگر کسی طالب باشد می‌تواند هنوز رد و آثار آنها را در آثاری مثل «امثال و حکم» دهخدا و «کتاب کوچه» شاملو بگیرد. (خوشبختانه هیچ خیابانی در مشهد دست کم به نام فرد دوم نیست تا این توصیه‌ی ما باعث شر شده و شهرداری مربوطه نظیر ماجرای بولوار ایرج میرزا، با نصب تابلو در محل، مبسوطا به فعالیت‌های «پرونوگرافی» وی اشاره کند)

با این حال به نظر می‌رسد در سایه‌ی جمع‌آوری ضرب‌المثل‌ها و داستان‌های آنها، روند تولید ضرب المثل به فراموشی سپرده شده و باید برای این منظور فکری کرد. کارکرد ضرب‌المثل رساندن مفهومی یا ساختن تصویری گویا در حداقل کلمات است. مثلا ما وقتی می‌بینیم یک نفر که به خیال خودش دارد به ما خدمت می‌کند به وضوح در حال آسیب‌رسانی‌های بزرگتری است؛ به جای آنکه ده‌ها دقیقه درباره نوع کار او توضیح دهیم، یا حتی به جای نقل داستان مرد و خرس، صرفا به بیان سه کلمه‌ی «دوستی خاله خرسه» قناعت می‌کنیم.

اما در بسیاری از مسائل جدید، ضرب المثل‌های قدیمی چندان کارایی دقیقی ندارد و شاید بهتر باشد از میان داستان‌ها و لطیفه‌های جدید، برای توصیف شرایط جدید، ضرب المثل استخراج کنیم. مثلا لابد آن لطیفه را شنیده‌اید که فردی در مکان جغرافیایی نامناسبی مشغول آزار و اذیت کودکی بود و کودک دائما فریاد می‌زد کمک… تا اینکه بالاخره آن فرد کودک‌آزار گفت «این‌قدر کمک نخواه… اگر کسی هم برای کمک بیاید؛ به کمک من می‌آید، نه تو!» به نظر من بهترین توصیف برای وضعیت جدیدی که بخشی بزرگی از جامعه‌ی ما در حال حاضر درگیر آن هستند همین داستان باشد که جا دارد به صورت ضرب‌المثل «اگر هم کسی به کمک بیاید، به کمک آنها می‌آید نه ما»دربیاید که کاربرد گسترده‌ای خواهد یافت.

به عنوان نمونه این ضرب‌المثل به خوبی موقعیت اهالی فرهنگ و ادبیات و رسانه‌ی ما را که منتقد وزارت ارشاد دوران صفارهرندی بودند را نشان می دهد؛ آن‌وقتی که می‌شنوند یک نماینده‌ی مجلس به نام علی مطهری به شدت از وضعیت وزارت فرهنگ و ارشاد دوران صفار هرندی شاکی است. طبعا عده‌ی بسیاری از نویسندگانی که کتاب‌هایشان توقیف شده، موسیقی‌دان‌هایی که کارشان مجوز انتشار نگرفته، کارگردانانی که تئاترهایشان از صحنه به زیر کشیده شده، روزنامه‌نگاران بیکار شده و هنرمندانی که از خانه‌نشینی شدت ایرادهای بنی اسرائیلی جانشان به لبشان رسیده از اینکه یک هم‌زبان در مجلس پیدا گرده‌اند خوشحال می‌شوند اما بعد که خوب در متن اخبار دقت می‌کنیم می بینیم انتقاد مطهری به صفارهرندی این است که وزارت ارشاد در دوران او لیبرال بوده است! در چنین موقیعیتی‌ست که ضرب‌المثل‌های قدیمی زیاد کارساز نیستند و به عنوان توصیف فضا یا نصیحت به جماعتی که هنوز دل به «کمک» بسته‌اند باید گفت «اگر هم کسی به کمک بیاید، به کمک آنها می‌آید نه ما.»

یا مثلا همین ضرب‌المثل مفید را شاید بتوان به آن عده از دانشجویان دانشگاه آزادی که به انتقادهای شدید سلیمی‌نمین و دوستان از جاسبی و دوستان دلخوش کرده‌اند گفت؛ که در این حالت بیشتر بار آموزشی دارد تا توصیفی.
موراد دیگر هم زیاد است که دراینجا به قول حافظ مجال آه نیست!
***
پی‌نوشت
خبر: مرتضی الویری، محمد عزلتی مقدم وعلیرضابهشتی از نزدیکان میرحسین موسوی، به دستور دادستان «جدید» تهران بازداشت شدند.

 

—————–

چاپ شده در روزنامه تهران امروز با جرح و تعدیل!

 

0 Points


8 thoughts on “اگر کسی به کمک بیاید، به کمک کی می‌آید؟”

  1. البته به نظر میاد دوستی خاله خرسه یه معنی دیگه هم داشته باشه. یا داشته می بود! داستان دوستی خاله خرسه از کتاب یکی بود یکی نبود جمالزاده که یادتونه. اونجا دوستی خاله خرسه یه جور دیگه معنا پیدا می کرد. اینکه اینا میان اسم خیابون ایرج میرزا رو عوض می کنن دوستی خاله خرسه از نوع تعریف جمالزادش هست. واقعا راست گفتین. اگه کسی به کمک بیاد. به کمک اونا میاد نه ما.
    جناب آقای فرجامی افتخار می دین یه سری به وبلاگ منم بزنین؟

  2. simin گفت:

    بیایید آینده خود را در روز قدس رقم بزنیم:
    فراخوان: تظاهرات میلیونی ایرانی ها در روز 27 شهریور 88 (روز قدس) راس ساعت 9 صبح را باید به «روز سبز» تبدیل کنیم البته نه برای آزادی قدس بلکه برای آزادی خودمان. برای برادران و خواهرانمان که مظلومانه در زندان های جمهوری اسلامی شکنجه شدند و مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا به خاک سپرده شده اند. برای نابودی خامنه ای و دارو دسته اش.
    مکان: در میادین «هفت تیر»، «ولیعصر»، «ونک»، «صادقیه» و «انقلاب» بدون هیچگونه شعار دادن و یا نماد سبزی منتظر میشویم تا جمعیت به بیش از ده ها هزار نفر برسد و سپس همه نماد های سبز رو بالا ببرید و شعار های اعتراض آمیز سر دهید و به سمت «میدان آزادی» حرکت کنید.
    دلایل شرکت در روز 27 شهریور: (1). روز قدس، روز نشان دادن اقتدار حکومت است و جنبه جهانی دارد بنابراین اگر آنرا به بزرگترین تجمع اعتراضی مردم (مانند نماز جمعه اعتراضی 26 تیر) تبدیل کنیم یعنی بزرگترین شکست جمهوری اسلامی و حتی نابودی آن است. (2). روز قدس یک روز حکومتی است و توسط تعداد زیادی از خبرنگاران پوشش میشود بنابراین «بسیجیان مخ Less» نمی تواند با مردم معترض برخورد خشونت آمیز کنند. (3). «رئیس جمهور موسوی» و «کروبی شیر دل» نیز صد در صد در این روز فراموش نشدنی شرکت خواهند کرد به همین دلیل قشر عظیمی از مردم نیز برای حمایت از آنها شرکت میکنند.

  3. مهدی گفت:

    با سلام
    ضرب المثل‌ها و لطیفه‌ها طی نقل قولهای بين مردم، دچار تعدیل و تغییراتی شده که موجب بهتر شدنشان گشته است.
    بر همین اساس پیشنهاد من برای این مثل جدید این است:
    اگر هم کسی به کمک بیاید، به کمک ما نمی‌آید.

  4. رها گفت:

    اول بگم خودتو قبول دارم اما يه نكنه اي هست درباره روزنامه اونم اينكه:
    يك مدتي روزنامه را گرفتم و خوندم با اين تصور كه يك گروه اصلاح طلب دارن درش ميارن
    فكر ميكردم حداقلش اينه كه اگر مطالب تند و تيز نداره اما پاچه خواري و از اين دست مطالب هم نداره
    اما متاسفانه در هر روز حداقل يك مطلب تحليلي ! از بيانات مقام معظم رهبري!! داريد ميريد
    نميگم بياييد انتقاد از بيت رهبري كنيد انا مطلب تحليلي درباره بيانات معظم له !! و اينكه ايشون خيلي درباره مسائل مختلف نظر فوق العاده اي دارن ، در حقيقت گه كشيدن به هيكل خواننده است
    يا مثلا براي پر كردن يه ستون يه مطلبي ميذاريد درباره اينكه بي بي سي چقدر خالي بند و شارلاتانه(من نماينده بي بي سي نيستم اما وقتي وضعيت صدا و سيما اينه ديگه چه جايگاهي داره شما هم حرف هاي كيهاني ها را چاپ كنيد؟)
    ديگه روزنامه تون رو نميخونم و به هيچ كس توصيه نميكنم بخوندش
    به هرحال وقتي روزنامه اي با سطح پايين تر خايه مالي هست مثل سرمايه و آفتاب يزد و …اصلا دليلي براي خوندن اراجيف نويسندگان روزنامه شما درباره اين مسائل وجود نداره
    با ارادت خدمت محمود خان فرجامي

  5. محمود فرجامی گفت:

    چی میشه گفت؟ حق با شماست انگاری… ولی یه سری مطلب خوب فرهنگی و ادبی هم توش تولید میشه. نمی شه؟

  6. من به شما اعتقاد زیادی در حوزه طنز دارم
    ازتون خواهش می کنم مرام استادی بجا آورده و به وبلاگ حقیر سری بزنید ، اولین مطلب کامل طنزم رو گذاشتم ، می خوام ببینم استعدادی دارم که ادامه بدم .
    منت می گذارید .
    البته مطلب رو واسه آی طنز هم فرستادم.

  7. علی گفت:

    سلام
    اتفاقا يک ضرب المثل قبلی برای اين موضوع وجود دارد :
    خدا پدر قبلی رو بيامرزد !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *