اين مطلب قديمي ولي بامزه را در وبلاگ برونكا پيدا كردم. نگو بعضي‌ها زودتر از ما موفق به كشف بعضي چيزها شده‌بوده‌اند و ما خبر نداشته‌ايم.

چگونه یک فمینیست خوب شویم؟
یک: فحاش باشید. مثال: سلام گلناز جان چطوری؟ جواب:خفه شو کثافت لجن. این سلامت بوی شهوت می‌داد.دفعه آخرت باشه که سلام می‌کنی آشغال عوضی…

دو: پز بدهید. مثال: فرناز جان فلان کتاب رو خوندی؟ جواب: اوه.. اونو که دو سالگی خوندم. یادمه موقعی که من اونو خوندم مامانم هر 20 صفحه یه بار میومد عوضم می‌کرد.یادمه با پرفسور اوشکولیان هم یه مناظره‌ای داشتیم درباره اون کتاب که ضایعش کردم پروفسورو .. آخه هیچی بارش نبود…

سه: به سوال‌ها پاسخ عاقل اندر سفیه بدهید.مثال: شادی جان. من می‌خوام یه تحقیق درباره " ارتباط منفی میخچه کف پای زنان و داد کشیدن مردها" بنویسم. میتونی کمکم کنی؟ جواب: به.. عجب چیز ساده‌ای.. بابا فقط احمقا دراین باره تحقیق می‌کنن. حالا عیبی نداره. یه کتاب هست واسه گروه سنی الف به نام" چگونه خودمان جیش کنیم" اونو بخون. بعد بیا تا یه کتاب بهتر بهت معرفی کنم…

چهار: از جاذبه‌های سکسی خودتان بنویسید: مثال: میدونید امروز رفتم آرایشگاه تا خط لب بکشم. وای نمی‌دونید آرایشگر گفت تو که با اون لبای خوشگل غنچه‌ایت احتیاجی به خط لب نداری. بعد گفتم می‌خوام سینه هام رو کوچیک کنم گفت مگه خر شدی دختر؟الان دقیقا همین مدل سینه های تو مد شده…

پنج: یک جوری بنویسید که همه به شما حسودیشان شود. مثال:امروز که از سر کوچه داشتم میومدم 253 تا متلک شنیدم. سوار تاکسی که شدم طرف گفت با من ازدواج می‌کنی؟ گفتم خفه شو کثافت.ژان پل سارتر کمتر اصلا خونه راه نمی‌دم. نمی دونید به خدا…نا حالا دوملیون تا خواستگار کَنه داشتم که رد کردم…

شش: سنت‌ها و آداب و رسوم مردم را به تمسخر بگیرید. مثال: اه اه.. خواستگاری؟ حالم به هم می‌خوره.. روابط جنسی باید آزاد باشه( نگاه کنید به نکته 4) وقتی فلان زن همسایه رو می‌بینم که چادر سرشه افسوس می‌خورم که یه زن چطوری میتونه انقدر خودش رو در چهارچوب‌های ابلهانه محدود کنه. شله زرد می‌پزه که نذرشو ادا کنه. بدبخت فلک زده.. دلم به حالش می‌سوزه که چقدر آدم می‌تونه عقلش کم باشه…

هفت: هر چند وقت یکبار یکی از ستاره‌های خوشتیپ مرد ایرانی و خارجی رو مسخره کنید. مثال: اه اه.. حالم از گلزار به هم میخوره.. این برد پیت رو دیدید؟ قیافش شبیه زولبیا بامیه می‌مونه…

هشت: روشنفکر باشید. بهترین و ساده‌ترین راه برای این کار این است که سایز کف پای زنان جهان را بدانید اما از زنان کشور خودتان بی‌خبر باشید. خودتان را آدم و بقیه را در حد بزمجه، کوآلا،شامپانزه، ملخ، سوسک حمام و امثال اینها حساب کنید.

نه: هرچند یکبار مصاحبه میشل فوکو با ژان پل سارتر رو تو وبلاگتÙ

0 Points

Previous Article


15 thoughts on “خودآموز فیمینیسم در 17 حرکت”

  1. ٍSeMeG گفت:

    حاج محمود! دانسيته مطالب فمنيسم خيلي بالا است ! يه خورده تنوع موضوعي بدين بدنيست…

  2. سلام حاج محمود مؤمن!
    انصافاً كف كرديم.

  3. من گفت:

    داری پررو می شی ها

  4. من گفت:

    شما به خانوما کاری نداشته باشی بهتره
    از همون سهراب بنویس

  5. yek nafar گفت:

    man ham matafghedam ke shoma behtare be hamon omorat farzand o sohrab o khatereh nevii az hal o roz zendegi khodeton o farzandeton bepardazid,behtar bashe.omor marbot be fimonist mohaval konid be afrad digeh behtare.

  6. اینو همون موقع هم خونده بودم خیلی توپ بود!

  7. گفت:

    اون مطلب اون موقع ضایع بود و الان هم هست. از تو انتظار نداشتم. باید سر اون موضوع شکرالهی حساب می‌کردم که کینه شتری می‌گیری.

  8. م.ف. گفت:

    چه ربطي به شكر اللهي داشت؟

  9. سایه گفت:

    نویسنده یه طرز اسفباری بی استعداده. تاسف آورتر اینه که شما مطلب رو به عنوان طنز گذاشتید اینجا. خیال می کردم که شما طنز می شناسید!!!!!

  10. neda گفت:

    هه هه هه خندیدیم

  11. احمد رضا گفت:

    عالی بود. فمینیسم معیوبی که اکنون در ایران در میان قلیلی از بانوان جریان دارد به چنین گویش های از جنس حرف های شما نیاز دارد.

  12. کوتاه بیا دیگه!

  13. بدری گفت:

    جناب فرجامی سلام.
    سال 82 یک خانم با ما همکار بود. یک روز دوره 7 جلدی چخوف را از انتشارات طوس خریدم و رفتم سر کار. طرف گفت: می شه ببینم؟
    گرفت و دید، حدود نیم ساعت.
    بعد گفت: شما چخوف رو تازه الان دارید می خونید؟
    گفتم: بله. قبلا هم خوندم، ولی کم.
    گفت: من دو ره دبیرستان این 7جلد رو خوندم.
    خیلی ساده گفتم: این مجموعه اون موقع چاپ نشده بود.
    گفت: از متن انگلیسیش می خوندم.
    گفتم: سروژ استپانیان این کتابها رو از متن روسی ترجمه کرده.
    گفت: فامیلهای پدری مادرم اصالتا اهل روسیه و قفقاز بوده اند، مادرم از بچگی با ما زبان روسی کار می کرد.
    گفتم: آهان.
    بعد یکی از کتابها رو امانت گرفت که ببره و بخونه. چند روز بعد که آوردش، گفت: به خوبی متن روسیش نیست. موقع رفتن هم سفارش کرد اگه ممکنه جلد دوم رو هم براش ببرم که ببینه ترجمه جلد دوم چطوره.
    مرسی، بای.

  14. esi گفت:

    آخه بعضی از این خانوما اگه این اداها و این کارها را انجام ندن یا میترشن یا دمده میشن یا پیش اطرافیان و دوستاشون کم میارن. آخه خدارو خوش میاد که دارید نون یه عده را آجر میکنید؟ نکنید عزیز دل برادر, گناه دارن

  15. یک برابر طلب نترشیده گفت:

    فکر می کنم ادا و اطوارهای بعضی از زنان برابری طلب را عمومیت دادن اصلا جالب نیست بهتر است عقده ها و دق و دلی هاتان را با طرف یا طرف ها مطرح کنید و خودتان را تابلو نکنید تا آقایان مشعوف شوند و خانمها دشمن تر!

پاسخ دادن به صورتک خیالی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *