می خواهم صادقانه و صریح، اعترافی بکنم. من آدمی حسودی هستم. راستش خیلی دوست دارم زبان بازی کنم و اسم دیگری روی این حسادت خودم بگذارم (مثلا بگویم “غبطه” می خورم یا یک کم زیادی “حساس” هستم و از این حرفها…) ولی واقعیت این است که من آدم حسودی هستم.
من سالهاست که حسودی می کنم. از همان روزهای اول که وبلاگ نوشتم هم دائما حسودی می کردم. همیشه دوست داشتم که یادداشتهایم کامنتهای زیادی داشته باشد و برای رسیدن به لذت داشتن کامنتهای زیاد، هر کاری که بگویید کردم. مطالب بلند نوشتم، مطالب کوتاه نوشتم، مطالب خنده دار نوشتم، به صراحت از خواننده های وبلاگم خواستم که روحم را با نثار کامنتی شاد کنند و از همه بدتر اینکه برای بسیاری از یادداشتهای وبلاگم وقت و انرژی زیادی گذاشتم؛ ولی هیچکدام فایده نداشت. حالا بعد از چهار سال وبلاگ نوشتن، هر یادداشت من به طور متوسط ده تا هم کامنت ندارد؛ در حالی که هر وبلاگ نویس تازه کاری دست کم برای هر یادداشتش بیست سی تا کامنت می گیرد.
راستش را بخواهید کار من بعضی وقتها از حسادت هم می گذرد و به عقده می رسد. به خصوص وقتی چند روز وقت می گذارم و یادداشت مفصلی را می نویسم و از صدقه سری چند تا لینک خوب، آخرش بیست و سه تا کامنت می گیرم، اما در همان موقع به وبلاگ عامه پسندی می روم که برای یک “اِهِن”اش (تیتر: “اهن”. کل متن یادداشت: “اهن…”) در عرض سه ساعت، هشتاد و چهارتا کامنت گرفته، واقعا دیوانه می شوم و بعض گلویم را می گیرد و هی آقای شریفی، معلم جبر دبیرستانم به ذهنم می آید که با نهایت صداقت و تنفر به چشم های من خیره می شد و می گفت: “تو آخرش هیچی نمی شی فرجامی!”
حالا می خواهم کاری را که سه سال است در ذهنم بالا و پایین می کنم اما هربار آنرا به دفعه بعد موکول کرده ام، انجام بدهم و دست کم خودم را از این عقده ای که مثل خوره روحم را می خورد خلاص کنم.
بله… من برای این یادداشت، کامنت جعل می کنم.
(هرگونه شباهتی میان این کامنت ها و کامنت های شما اتفاقی و تامل برانگیز است…!)

0 Points

Previous Article

Next Article


120 thoughts on “شکوفایی و نوآوری کسی که عقده کامنت داشت؛ (جستاری در کامنت شناسی تحقیری!)”

  1. شوشول گفت:

    سلام… خوبی عزیز؟ سری به من بزن. [چشمک] [گل] [بوس] [لیس] [خیس]

  2. هادی دائم الانتظار گفت:

    خیلی سایت خوبی داری به من هم سری بزن. منتظرم

  3. نرجس مقصودلو گفت:

    سلام… من از خواننده های دائمی سایت خوب شما هستم و همیشه مطالب خوب شما رو با دقت دنبال می کنم. خیلی زحمت می کشید ممنون. اگه ممکنه دستور پخت خورش قرمه سبزی رو دوباره بنویسید. به شوهرتون سلام برسونید

  4. ابوالحسن شعرانی گفت:

    خیلی بی شعوری

  5. پارسا، کلاس سوم راهنمایی از منطقه شش گفت:

    من یه کاری باهات دارم. یه ایمیل به من بزن یا اینکه بیا تو وبلاگم ایمیلتو بزار که اگه وقت کردم بهت ایمیل بزنم. البته قول نمی دم ها آخه سرم شلوغه

  6. ¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
    __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
    _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
    _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _ __________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ______ ________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ______ __________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _____________________¤¤¤¤¤¤
    ______________________¤¤¤¤
    _______________________¤¤
    آپیدم گلم

  7. ابوالحسن شعرانی گفت:

    جناب آقا سید محمد فرجامی دامت افاضاتک. به اطلاع می رساند نظری که قبلتر از این به اسم اینجانت و در منتهای جلفی ثبت شده نظر اینجانب نبوده و این عبد خدا چنانچه نظری داشته باشد ممهور به مهر انگشتری مصنوع فی نجف خود عرضه می نماید. و من الله التوفیق و علیه تکلان [مهر انگشتری مصنوع فی نجف]

  8. حسین سیم آخر گفت:

    مرتیکه خر چرا به من لینک نمی دی؟

  9. خشایار الیگودرزی گفت:

    من دنبال یه دختر خوشگل از جردن می گردم. اینم شمارم 09793321566
    (اگه کس دیگه ای گوشی رو برداشت بگید با یارعلی کار دارم)

  10. پارسا، کلاس سوم راهنمایی از منطقه شش گفت:

    من فقط یه چیزی بهت بگم محمود و اونم اینه که خیلی آدم عقده ای و بدبختی هستی. واقعا تو فکر کردی کی هستی که اینقدر خودتو برای یقیه می گیری؟ من به خاطر تو که هیچ ارزشی نداری یک ساعته هی وبلاگمو چک می کنم که کی کامنت می ذاری. اصلا تازه فکر کردی ایمیلت رو هم بدی مگه من باهات ایمیل می زنم؟ آدم مغرور عقده ای متکبر بچه دهاتی…

  11. علامه دهر گفت:

    سلام… ya ali

  12. ناشناس گفت:

    روحت را با نثار کامنتی شاد میکنیم !D:

  13. جناب آقای رسمی گفت:

    سلام
    با تجدید ادب و احترام
    سید بهرام مالک الزمانی – اراک

  14. تیزبین گفت:

    سلام.
    حال شما؟
    اووووووووووووووووه چه قدر طولانی بود .
    ولی همشو خوندم اتفاقا نظر من هم راجع به فیروز کریمی همینه
    خدا نگهدارتون.

  15. پ.م. گفت:

    ترنج نامجو، دانشنامه اساطیر جهان، نون بربری، پیاز، خانواده سبز، بن بن بن2، دفترنقاشی واسه سهراب و پول از عابر بانک فراموش نشه… بجای اینهمه وبلاگ بازی و چک کردن کامنتها هم موبایلت رو جواب بده! مرد هم اینقدر بی فکر

  16. گجمو گفت:

    سلام دوست عزیز.
    امیدوارم امروز 200 تا کامنت داشته باشی تا عقده های بی اساست خالی شه.
    آدم پر دل و جراتی نشون دادی و یه جورایی ازت خوشم اومد.
    آخ اگه بارون بزنه،چه حالی میده بیرون رفتن،اونم با محبوب.
    موفق تر باشی

  17. مدينه گفتي و كردي كبابم!!

  18. خواننده های وبلاگ من با نزاکتند چون فحش و بد و بیراهاشون رو به صورت خصوصی می فرستند!

  19. mohi گفت:

    الهی که من پرپر بشم آقای فرجامی. اشک تو چشام حلقه زد بعد از خوندن مطلبتون. جوون مردم… آخیییی!
    والا راستش من خودم بسیار به ندرت کامنت می‌ذارم، چون وبلاگ‌ها رو با گوگل ریدر می‌خونم. ولی فکر می‌کنم تعداد مطالبی که تابحال از شما شیر کرده‌م اونجا، از هر وبلاگ دیگه ای بیشتر باشه. معیار محبوبیت که فقط کامنت نیست مادر جون. علاقمندان ساکت و پی‌گیر هم هستند. لااقل من برای کل وبلاگهایی که دوستشون دارم چنین خواننده ای هستم…

  20. peyman گفت:

    khub manam ye comment brat bedam:in naweshtat khaili jaleb bud,baghisho na mikhunam na hm dige miam:(faghat hasodi nakon ziad)

  21. دخترك گفت:

    جون هر كي دوست داري رنگ فونت و زمينه رو عوض كن

  22. دخترك گفت:

    جون هر كي دوست داري رنگ فونت و زمينه رو عوض كن

  23. مرتضی گفت:

    لوول! خیلی باحال بود…
    تو ایران برعکسه … هر چقدر نویسنده جلف تر کامنت بیشتر…
    برو خدا رو شکر کن که انقدر سطح نوشتهات پایین نیومده که هر کسی بخواد برات کامنت بگذاره…
    شما هم خواننده های خاص خودت رو داری… خیلی هم زیاد هستن..
    البته خودتم تغصیر داری… یه نگاه بنداز به ای فرم کامنتت! قرمز جیگری … یه جای کوچیک! کد رمز باید وارد بشه… از یه خواننده *شاد ایرانی چه انتظاری میشه داشت؟!
    این کامنت جعل کردنت خیلی باحال بود.. حتی به خودتم فحش دادی! لوول!
    بیا همین الان کامنت فرستادم ارور داد! دوباره برگشتم تو صفحه نوشته ها پریده حالا! این ام تی مفت نمی ارزه وردپرس نصب کن صفا کن!

  24. محمود! مشکل تو مربوط می شود به گوشت تلخی و بدمشدی بودن! اگه سبیلت رو بزنی، کرم سفید کننده بزنی ، هروز سوشو بخوری و وبلاگ کلاشینکف رو ببینی ، مشکلت حل می شه

  25. زز گفت:

    ملت راست میگن.این کامنت دونیت یه طوری جواده . آدم کامنتیدنش نمیاد.

  26. هرمز گفت:

    من همیشه نوشته های شمارو می خونم و از خوندنشون لذت می برم . تا حالا به عقلم نرسیده بود که شما هم ممکنه به یاری سبز کامنتی خواننده گانتون نیاز داشته باشین .راستش نوشتن کامنت برای مطالب پر محتوا سخته . یکی از دلایل کمبود کامنت هم همین سختی کار ه. موفق باشید

  27. جن گیران گفت:

    سلام خوبین؟ راستش من از طریق یه اف که یکی از بچه ها گذاشته بود، با وبلاگ شما اشنا شدم و دیدم ای داد بیداد درد مشترک داریم . اینکه ملت بی توجه شدند واسه چیزای ارزشمند دیگه هیچ قدر و قیمتی نیست صحبت مطالب من و شماست . سلیقه های اونا اومده پایین و هضم نوشته های ما سخت شده.
    خیلی ها هم حوصله ندارن الکی می نویسن وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن و فقط میخوان واسه خودشون مشتری جور کنن. اما من میگم زیاد غصه نخورین. همین.
    ببخشید زیاد حرف زدم. البته خودمم نفهمیدم چی گفتم خدا کنه فقط دری وری نگفته باشم.

  28. فرشاد گفت:

    ببين محمود تو باس يك‌خورده تغيير وا تحول بدی. اينجا رو يه نيم تكونی بدی وا.
    ببين داد اين كد امنيتی رو مخه. آدمو مچل می‌كنه.
    اينجا تهرانه می‌فهمی كسی وقت نياره واسه اين سوسول‌واز‌ی‌ها. بعدش باس توجه هم كنی به نظر دهنده‌ها. بيای قشنگ و درست و حسابی تو بلاگ‌شون نظر بدی- چی‌ می‌گن اين بچه اصولگراها/آها همين متقابل كنی– اين زری خيلی گله داره راهنمایی‌م می‌كنه(عيالن) هيچی ديگه بعدش من از آی‌تی‌طنز هم گله دارم گله دارم من از همه گله دارم گله دارم. می‌دونی همش يه‌جوره- تريپ شايعه است همش. تنوع طنزی توش نيست. آخه ما كه فقط يه مدل طنز نداريم كه(بنده به عنوان يك عنصر معروف طنز‌نويس عرض می‌كنم) راستی خردنامه هم خونديم. مصاحبه‌هات حرف نداشت. اين كاره بودی به ما نمی‌گفتی/ اي شيطون!
    منوچهر رو هم می‌بيني از طرف ما بهش سلام برسون. بگو فري چاقوكش ميگه كارت خيلي درسته! (بهش بگو فري ميگه چيكار كردي انقدر وانتي ببخشيد واردي!) بعد با فايرفاكس هم فكر كنم اين مشكل داشته باشه. كادر نظردهي هم انقدر كوچيكه كه فقط خط آخري رو كه داره مينگاره ميبينه. آخه اين چه وضعيه بعد ميگه را نظرا كمن 🙁
    پي‌نوشت كامنت: با فايرفاكس كامنت نيومد ارور داد مجبور شدم بيام با اكسپلور بفرستم شانس اوردم كپي كرده بودم)

  29. مهدی گفت:

    سلام
    نوشته شما برای جمع کامنت بد نیست. خوبه ما هم این کار رو بکنیم. لا اقل عقده ای نمیشیم. عاقبت عقده هم یا مرگه یا اعتیاد :d
    پایدار باشید

  30. احسان گفت:

    یعنی آقا ما انقدر خندیدیم که نگو
    این سیم آخر واقعاً آخرش بود ….

  31. حسین باغی گفت:

    شصت هزار خودروی مگان 132… دویست و پنجاه هزار دامداری مسکونی… یکصد چهارده هزار کمک هزینه سفر به خانه و ویلای خدا… یک میلیون جهیزیه…
    تنها بخشی از پاداش های بانک ما به خیرخواهی شماست. فقط سه روز تا پایان مهلت افتتاح یا تکمیل خیرخواهی فرصت دارید.

  32. نیلوفر گفت:

    سلام… خوبین؟ من صبح امروز توی بلاگجا وبلاگ زدم. خوشحال میشم به من لینک بدین.

  33. نیلوفر گفت:

    من به شما لینک دادم. خوشحال می شم که شما هم در یک پست جداگانه وبلاگ منو معرفی کنید.

  34. نیلوفر گفت:

    براتون واقعا متاسفم. قدر این فرصت استثنایی رو ندونستید. لینک شما رو حذف کردم. متاسفم که بگم لیاقتشو نداشتید.

  35. نیلوفر گفت:

    براتون واقعا متاسفم. قدر این فرصت استثنایی رو ندونستید. لینک شما رو حذف کردم. متاسفم که بگم لیاقتشو نداشتید.

  36. کاف عین. احتمالا می شناسیم نه؟ گفت:

    هم این!

  37. VOA گفت:

    زنده باد عبدالمالک ریگی.

  38. irib گفت:

    خطاب به کامنت قبلی… خفه شو فاشیست بی پدر و مادر. زنده باد خالد استامبولی!

  39. ببخشید که نظرم یه کم بی ربطه. ولی کسی دایناسور با قدرت مکندگی بالا نمی خواد؟

  40. ببخشید که نظرم یه کم بی ربطه. ولی کسی دایناسور با قدرت مکندگی بالا نمی خواد؟

  41. حاجی جان خیلی باحالی! اصل و بدلشو خدایی خودت تشخیص می دی؟ چاکریم هان.

  42. میثم گفت:

    ایراد از خودته که از من لینک بر نمی داری هم خیلی مطالبم توپه وهم کامنتهام کمه و دپرس نمی شی

  43. سهند گفت:

    پدر من این نشانه پختگی وبلاگ شماست! اصولا این تازه به دوران رسیده ها کرور کرور کامنت دارن! مثلا بنده بعد از پنج سال وبلاگ نوشتن الان عدد کامنت مفیدم در ماه به سه نمی رسه! بلوغ یعنی اینکه کامنت نداشته باشی! خلاص!

  44. حسین سیم آخر گفت:

    خوب بود. مطلب رو نمی گم، لینک رو می گم!

  45. محمدحسین علامه زاده گفت:

    آقای فرجانی. من مایلم نظر شما را درباره فلسفه جهان هستی، دین اسلام، اسطوره های یونان و منچستر یونایتد به طور کامل و صریح بدانم. لطفا ظرف مدت 48 ساعت برایم ایمیل کنید.

  46. یک عالمه پول پیش لازم دارم ××× من خانه برای خویش لازم دارم
    یک خانه ی سرد و ساکت و ویلایی ××× در ساحل گرم کیش لازم دارم
    باید سه چهار زن بگیرم حتما ××× هم صحبت و قوم و خویش لازم دارم
    بر لوله ی آزمایشم خیره شدم ××× دیدم که چقدر جیش لازم دارم !
    باید بشوم مدیر کل، یعنی که ××× انگشتر و مهر و ریش لازم دارم
    لطفا لیست کامل چیزهایی را که لازم دارم در وبلاگ “مجلس رندان2” بخوانید

  47. سمیه گفت:

    پیشنهاد اول این که این کامنتدونی زشت و قرمز رنگ رو عوض کنید تا دل ادم باز شه. اصلا آدم نمی فهمه چی می نویسه. کوچولو و قرمز!
    دوم اینکه چند روزه باب شده بگن وبلاگستان مثل یک شهره و باید اخلاق مراوده رو رعایت کنی. یعنی چی که نشستیت رو برج عاج با تمام خودخواهی های البته قابل تحملتان، هیچ کامنتی نثار کسی دیگر نمی کنید، و بعد منتظر کامنتهای چهل تایی هم هستید؟
    سوم اینکه همچین هم کامنت زیاد خوب نیست. یا نشان بی محتوا شدن مطلب است یا اینکه انگار دعوایی چیزی در کامنتدانی راه افتاده باشد. خلاصه هیچ خودتان را ناراحت نکنید جعل هم نفرمایید

  48. ن.تعاملی گفت:

    سلام. در وبلاگم با عنوان جستاری در آمیب شناسی دریاچه ارومیه، آماده تبادلی مینک هستم. بیشتر از این وقتتان را نمی گیرم.

  49. ن.تعاملی گفت:

    ببخشید در کامنت قبلی غلط املایی وجود داشت. منضور از مینک همون لینک می باشد

  50. ن.تعاملی گفت:

    منظور

  51. ن.تعاملی گفت:

    منظور

  52. ن.تعاملی گفت:

    منظور

  53. ن.تعاملی گفت:

    ای وای ببخشید، نمی دونم چرا سه بار ارسال شد

  54. هوتن لامعی گفت:

    من با پستهای شما هم خندیده ام و هم گریه کرده ام و بدون اغراق همه پستهای به روز و حتی آرشیوی شما برایم دوست داشتنی بوده اند. اصلا فکر نمیکردم گذاشتن کامنت برای شما انقدر مهم باشه وگرنه تلاش خودم رو میکردم! گرچه حیلی وقتها علت نگذاشتن نظر اینه که آدم احساس همذات پنداری کامل با نویسنده میکنه و دیگه دلش نمی خواهد هیچ چیز دیگه ای بگه. یه مقدار هم تنبلی البته بی تاثیر نیست! زنده باشید محمود جان و راضی!

  55. سارا گفت:

    ساده ترین دلیل کامنت نداشتن وبلاگ شما اینه که عامه پسند نیستین!بعضی وبلاگها یک مثلا شعر بی سر و ته و بی معنی می نویسن 80 تا کامنت از آدمهای مثل خودشون تهی مغز گیرشون میاد.خواننده های شما شاید نیازی به اظهار نظر بیجا نمیبینن .نگران نباشین شما حواننده های سطح بالایی دارین .ادامه بدین.

  56. امید مهدی نژاد گفت:

    سلام وبلاگ خوبی داریی خیلی لذت بردم.به من هم سر بزنید .به روزم با یک مطلب خفن خفن باعنوان همه چیز درباره همه چیز.مرسی.بوس .

  57. امید مهدی نژاد گفت:

    سلام وبلاگ خوبی داریی خیلی لذت بردم.به من هم سر بزنید .به روزم با یک مطلب خفن خفن باعنوان همه چیز درباره همه چیز.مرسی.بوس .

  58. محمود فرجامی گفت:

    امید عزیز، به وبلاگت آدم و از مطالب بسیار خوبت لذت بردم. به خصوص یادداشتت در مورد روشهای زایمان در آب و ارتباط آن با شیخ صفی الدین اردبیلی بسیار آموزنده بود. بوس برای تو. بوس برای شیخ صفی.

  59. mitra گفت:

    بسیار شجاعانه

  60. مانی گفت:

    من مدتهاست که به وبلاگ شما سر می زنم، اما تا کنون کامنت نگذاشته ام. اولین دلیل اینکه که شما کمتر کامنت می گیرید بدون اغراق مربوط به سطح نوشته هایتان است. امروز مردم کمتر حوصله و توان خواندن چنین موشکافی هایی را داند. ثانیا در اکثر مطالبتان نقشی را برای خواننده متصور نیستید. یعنی روایت و قضاوت مطلب کاملا با شماست. خواننده ترجیح می دهد در یکی از این دو موضو ع شرکت کند و وقتی با یک حقیقت روبرو می شود کمتر پیش می اید که سخن بگوید. انسان بیشتر در مقام پاسخ حرف می زند. برایتان آرزوی موفقیت دارم . راستی یک نکته دیگر پاسخ به کامنت ها هم تاثیر به سزایی دارد.

  61. mohammad گفت:

    سلام . واقعا دبش بود و پر برکت البته نه مثل برکت سفره ی نفتی که برایمان گستردند . به وبلاگ خودمان پیوندتان زدیم حالا چه میوه ای میدهد نمی دانم .

  62. مائده گفت:

    صبح عالی به خیر !(حالا شده 59 کامنت{تبسم}

  63. یک دوست گفت:

    سلام عزیز. من هم با حرفهایت موافقم و مطمئن هستم با بازگشت اعلیحضرت رضاشاه پهلوی دوم، تمام مشکلات و از جمله همین مشکل کامنت شما حل می شود. پاینده باد سلطنت جاوید.

  64. بهشت زهرا - قطعه 232 گفت:

    با سلام. منتظرت هستم

  65. پري گفت:

    اين مطلب رو ببين هم جالبه هم 397 تا نظر داره! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    http://www.jansookhtegan.blogfa.com/post-27.aspx

  66. جولاي گفت:

    نمي دونم قبلا اينجا اومدم يا نه ولي چيزي كه به خاطر ندارم ….اصلا نمي دونم مطالبي كه مي نويسيد درمورد چه موضوعي هست ولي از اين پستتون به يك طنز عجيبي رسيدم ….حالا بقيه مطلبات رو بخونم …بازهم نظر مي نويسم
    راستي تو زمينه جعل عالي كار كردي ها … تا الان 62 تا
    آفرين
    خوش باشي و موفق

  67. غزال گفت:

    سلام. من دنبال یک راهنمای خوب برای رانندگی با ماتیز می گردم. اگر اطلاعاتی دارید لطفا دریغ نکنید که پشت چراغ قرمز موندم و نمی دونم چیکار کنم.

  68. مجيد گفت:

    سلام
    اعتراف شجاعانه اي بود

  69. ملا حسنی گفت:

    مجمود آقا
    اگر کارت با کامنت راه میفته بگو تا هر روز بیام صدتا کامنت برات بزارم.
    یا مثل مشق شب @ هزار بار بنویسم:
    خیلی باحال بود.

  70. زیتون گفت:

    میای به هم بلینکیم؟:)

  71. زیتون گفت:

    می‌خوای به نانا بگم بیاد؟:) جان من تعارف نکن!

  72. سلام، اول یه سوزن بخودت بزن بعد! مگه تو برای دیگران کامنت می گزاری که دیگران برایت تب کنند. من معمولا مطالبت را می خوانم از این به بعد هم اظهار نظر خواهم کرد. چندسال پیش سید خوابگرد هم یک چنین اعتراضی کرد. راستی چرا در بلاگ نیوز لینک نمی دهی حاجی؟

  73. چاقوکش گفت:

    والله من خیلى وقته به شما لینک دادم اما شما انگار نه انگار. واقعاً فچ مى‌کنی که هستی؟ خیلی ادعات مى‌شه اسمایل زبون داری یاهو
    من دیگه تصمیم رو گرفتم اصلاً از راه مذاکره و دیپلماسی این موضوع حل و فصل نمى‌شه و شما به وبلاگم با این جنغولک بازی‌ها لینک ‌نمی‌دی. تا فردا فرصت داری که کل آرشیو وبلاگم رو بخونی و یکی‌شون رو به انتخاب خودت لینک کنی و وبلاگم رو هم در یک ستون کوچک و خشگل با قاب طلایی لینک کنی وگرنه شرخرم رو سراغت می‌فرستم. اصغر مگس معروفه. دیگه خود دانی!

  74. مادر چاقوکش گفت:

    سلام آقای فرجامی
    تو رو خدا این بچه ما رو یکمی نصحیتش کنید. به هر حال دوستای چاقوکش گفتند که مثل اینکه شما رو خیلی دوست داره و اگه شما باهاش صحبت کنی ممکنه که تاثیر بگذاره و فرجی بشه. تو رو خدا آقای فرجامی این بچه ما رو دیونه کرده خواب و خوراک برای ما نگذاشته. هی میره تو کوچه چاقوکشی بچه‌های محل رو لت و پار می‌کنه. اسمایل کمک و دعای خیر

  75. بابای چاقوکش گفت:

    سلام آقاهه
    همش تقصیره توهه
    همین تو بچه ما رو اغفال کردی/ معلوم نی اینجا می‌شینی چی در گوش ملت می‌خونی که همه رو هوایی کردی.
    این بچه تو خواب همش حرف می‌زنه و تو خواب می‌گه: آقای فرجامی یعنی می‌شه به وبلاگم لینک بده…
    دیوونه‌اش کردی آخه/ بابا یه لینک می‌خوای بدی‌ها/ اصلاً بگو چقدر می‌شه پولش‌ رو می‌دم (اسمایل دل نگرانی و خون دل خوردن)

  76. مامان آرتين گفت:

    با عرض سلام وادب و احترام
    ما هميشه خواننده مطالب شما ميباشيم اما از انجا كه وبلاگهاي سطح بالا را ادمهاي سطح بالا ميخوانند و تعداد اين ادمها در مملكت بسيار كم ميباشد و از طرفي در صورت وجود هم تنها وقت خواندن دارند نه نظر گذاشتن .لذا شما به بزرگواري خود ببخش و بيامرز .
    موفق و پاينده باشيد.

  77. پسرخاله چاقوكش گفت:

    سلام
    آقای فرجامی دكترها جوابم كردند می‌گن يه بيماری ناعلاج گرفتم كه تا چند وقته ديگه پدر و مادرم من را به امان خدا می‌سپارن. با اين قضيه كنار اومدم اما يكی از آرزوهای من تو اين 5 سال وبلاگ‌نويسی‌م اين بود كه شما به وبلاگم لينك بدی/ من رو آرزو به دل نگذار/ تو كه پيشم نمی‌مونی/ آسمون خسته و غمگين/ چهار زانو نشسته اينجا/ آههههههههههههههه

  78. شورای صنف چاقوكش‌ها گفت:

    فرصت شما برای لينك به خانواده بزرگ چاقوكش‌های مقيم تهران تمام شد. تا آخر وقت اداری امروز به شما فرصت داده می‌شود برای نوشتن وصيت‌نامه و تقسيم پيج رانك و امتياز اين وبلاگ در تكنوراتی به وبلاگ‌های تازه كار…

  79. از بستگان چاقوكش گفت:

    امروز دوستم روزنامه فروشی داشت بعد ديدم يكی از مجلات كه اسمش خر نامه بود اسم شما رو زده بود درشت و استخونی رو مجله. من خيلی ناراحت شدم. مگه چيكار كرديد كه اين مجله شما رو معرفی كرده/ آخي

  80. خود چاقوكش گفت:

    می‌شه خواهش كنم نظرات بابا و مامانم رو پاك كنيد. آبروم رفت. باور كنيد اين‌جوری كه اينا می‌گن نيست. به خدا من تمام سعی‌ام رو دارم می‌كنم كه اونا رو به خدا برسونم. همين!

  81. معلم چاقوكش گفت:

    والله.
    چاقوكش درسش خيلی بهتر شده… از اون موقعی كه بهش قول دادند كه اگه معدل‌ش 20 شه براش يه لينكدونی بزرگ بخرن… خيلی تو درساش پيشرفت چشم گير داشته

  82. محمود فرجامی گفت:

    چاقوکش عزیز. سرنوشت غم انگیز تو اشک به چشمان و بغض در گلو و چند چیز دیگر در چند جای دیگرم آورد. حیف این همه استعداد تو که به خاطر درک ناقص اطرافیانت در حال تباه شدن است. واقعا حیف است. به تو توصیه می کنم با عمل به دستورات کتاب “سعادت بشر در 24 ساعت” به قلم من و خدا، خودت را از این مهلکه نجات بدهی. آینده از آن توست.
    برای دریافت این کتاب مبلغ 24 هزار تومان به حساب 091722800-222 بانک تجارت واریز کن. هزینه ایاب و ذهاب به عهده ماست. هدیه رایگان، یک چاقوی ضامن دار.

  83. فری چاقوكش گفت:

    شد 80 تا و من هنوز صفحه وبلاگتان را رفرش می‌كنم دم به دقيقه به اين اميد كه لينك داده باشيد

  84. بابابزرگه چاقوكش گفت:

    سلام پسرم. خوبی پسر گل‌ام
    من خيلی وقته وبلاگت رو می‌خونم. يادمه سال 1348 بود كه ژيان ماشين سال شده بود. استارت دكمه‌ای و قفل فرمان به‌ش اضافه شده بود و دست عيال و بچه‌ها رو می‌گرفتيم و تمام عشق‌مون اين بود كه جمعه‌ها بريم پارك ‌شهر بشينيم گل بگيم و گل بشنفيم. مثل الان نبود كه ديگه مهر و صفا و عشق و صميميت از تو خونه‌ها رفته به موزه‌ها… بگذريم آره من از اون موقع به طور اتفاقی با وبلاگت آشنا شدم. الان هم ديگه سنی ازم گذشته و تمام دلخوشی‌م به شماهاست كه با لينك ‌دادن به من بهم دلگرمی بديد و اينا
    ببينم چيكار می‌كنی پسرم

  85. بابابزرگه چاقوكش گفت:

    سلام پسرم. خوبی پسر گل‌ام
    من خيلی وقته وبلاگت رو می‌خونم. يادمه سال 1348 بود كه ژيان ماشين سال شده بود. استارت دكمه‌ای و قفل فرمان به‌ش اضافه شده بود و دست عيال و بچه‌ها رو می‌گرفتيم و تمام عشق‌مون اين بود كه جمعه‌ها بريم پارك ‌شهر بشينيم گل بگيم و گل بشنفيم. مثل الان نبود كه ديگه مهر و صفا و عشق و صميميت از تو خونه‌ها رفته به موزه‌ها… بگذريم آره من از اون موقع به طور اتفاقی با وبلاگت آشنا شدم. الان هم ديگه سنی ازم گذشته و تمام دلخوشی‌م به شماهاست كه با لينك ‌دادن به من بهم دلگرمی بديد و اينا
    ببينم چيكار می‌كنی پسرم

  86. خود چاقوكش گفت:

    يه لحظه احساس كردم می‌خوای لينك بدی. هيچی برو بخواب. شب برمی‌گردم. منم برم يكمی مطالعه و جيش و بوس و لالا.
    به هر حال تصميم با خودته. ولی اميدوارم تصميم‌ت منطقی باشه و اسير احساسات‌ات نشی. يعنی اينكه از خانواده چاقوكشها به وبلاگی لينك بدی كه لياقت و شايستگی‌ش رو داشته باشه 🙂 تا حق كسی ضايع و تباه نشه 🙂

  87. دختر دخترخاله چاقوكش گفت:

    سلام آقا فرجام. خوفی؟/ منم خوفم مرسی
    خيلی وبلاگت خوفه. همه‌چی‌ش خوفه. اين بريده‌ها هم خوفه. ولی با مطلبی كه سه تا نظر داره و اينا و اونا اصلاً خوب نبود و من خوشم نيومد.
    اما بقيه‌ش خوب بود. اين آخرين بريده كه راجب دايره و تمبك و اينا بود هم خوب نبود چون من با دخترخاله‌هام رفتيم ديديم و آخرش اصلاً مسخره بود كه دخمله رو گرفتن. اما فهميديم كه مراقب باشيم هميشه. چون تو درخت و گل و گياه و تير چراغ برق و تمام علائم و منابع كوچه خيابون‌ها دوربين هست و مجرم‌ها به سزای اعمال‌شون می‌رسن و آقا پليسه بيدار. هوووووووو. ترسيدی. شوخی كردم.
    می‌شه خواهش كنم وبلاگم رو با عنون عشق تو عشق لينك كنی و می‌خواستم نظر كلی‌ت رو در مورد مطالبم تو يه خط برام بنويسی/ اگه امكانش هست و اينا
    بوس بوس بوس بوس بوس لاو بوس بوس عشق بوس بوس لاو بوس عشق بوس قلب جيگر دل بوس جيگر دل تير بوس كمان قلب عشق بوس قلب بوس دل جيگر قلوه بوس

  88. رفيق چاقوكش گفت:

    ببخشيد مزاحم شدم. می‌خواستم اگه زحمتی نيست خواهش كنم برای افتتاح وبلاگم روز پنج شنبه تشريف بيارين. محل و ساعت اينا رو برات‌تون ميل می‌كنم فقط چون به تعداد سفارش شام داديم خانم و بچه‌ها رو باخودتون نيارين. مرسی و وری وری بوس و ماچ

  89. محمود فرجامی گفت:

    آقای چاقوکش. نظر به شیوه بدیع و لطیف شما در اخذ لینک، می خواستم ببینم شما احیانا با دوست عزیزی به نام کورش ضیابری نسبتی ندارید؟

  90. همیشه مطالب شما را از طریق فید دنبال می‌کنم، اما این سری که حضورا خدمت رسیدم، با دیدن این قالب زاقارت رسما خورد تو ذوقم! آخه بدرنگ تر از این نمی‌شد؟ اسمایلی عقل کل و اینا :))

  91. باباي چاقوكش گفت:

    آقاي فرجامي نمی‌دونم بايد با كدوم زبونم از شما تشكر كنم. من و خانواده چاقوكش‌ها به شما مديون و بدهكار هستيم. اين لطف و محبت شما را فراموش نمی‌كنيم.
    جوابيه شما كه در ساعت 3:37 دقيقه در كامنتدوني همين جا منتشر شد موجي از خوشحالي و شادماني را در خانه ما به راه انداخته. پسر چاقوكشم سر از پا نمیشناسه و انقدر تو پوست خودش گنجيد كه نميتونم توصيف كنم. بعدظهر دوستاش رو دعوت كرد و به خاطر توجه‌اي كه شما بهش كردين يه مراسم بزن وبكوب ترتيب داد كه به صرف لينك و كامنت بود. پسرم مدتها بود كه دپرس بود و ما متوجه شديم كه به خاطر بي‌توجهي‌هاي شماست. در اين راستا ميخواستم خواهش كنم هر چند وقت يك بار تو ووبلاگش كامنت بديد تا روحيه اش رو ازدست نده. آخه وقتي حالش خراب ميشه ميره محله رو به خاك و خون ميكشه. 🙂 مرسي

  92. چاقوكش گفت:

    يادی از كورش شد. يادش بخير و روحش شاد. هر وقت اين اسم رو می‌شنوم ناخوداگاه ياد بزرگترين لينكدوني وبلاگ ساخته شده توسط علي الحضرت بلاگرولينگ مي‌افتم.
    عرض ميكردم كه به هر حال چكار ميكنيد ديروقته منم فردا خيلي كار دارم باس بخوابم. اسمايل چانه خاراندن

  93. ابراهیم گفت:

    آقای فرجامی خیلی برایتان متاسفم که لینکدونی شما تبدیل به چتی غیر اخلاقی با یک چاقو کش شده.
    ابرام تیغ کش

  94. ابراهیم گفت:

    آقای فرجامی خیلی برایتان متاسفم که لینکدونی شما تبدیل به چتی غیر اخلاقی با یک چاقو کش شده.
    ابرام تیغ کش

  95. HooMan گفت:

    خیلی خندیدم. به نظرم هممون یه جورایی اینجوری هستیم. ولی می دونی چیه ؟ این یه معامله است. کامنت بذار تا کامنت بارون بشی

  96. من گفت:

    باشه برات کامنت میذازم که بیشتر عقده نکنی!

  97. من گفت:

    باشه برات کامنت میذازم که بیشتر عقده نکنی!

  98. من گفت:

    باشه برات کامنت میذازم که بیشتر عقده نکنی!

  99. من گفت:

    باشه برات کامنت میذازم که بیشتر عقده نکنی!

  100. من گفت:

    باشه برات کامنت میذازم که بیشتر عقده نکنی!

  101. من گفت:

    باشه برات کامنت میذازم که بیشتر عقده نکنی!

  102. roozmare negar گفت:

    kheili Idea ye toopie 😀 😀

  103. 007 گفت:

    با سلام. لطفا از سایت ما دیدن نکنید.
    (سایت موشکی پارچین)

  104. 007 گفت:

    با سلام. لطفا از سایت ما دیدن نکنید.
    (سایت موشکی پارچین)

  105. سوال گفت:

    با سلام. من یکی از طنزپژوهان معاصر در حوزه تبلیغی سازمان هنر اسلامی هستم. می خواستم بپرسم آیا صحت دارد که عبید زاکانی با فروغ فرخزاد رابطه نامشروع داشته است؟

  106. ابولی گفت:

    روانشاد مشنگ خل و چل دیوونه.
    آخه خیلی خوش بر و رویی یا خیلی خوش پر و پاچه که ملت بیان برات هی کامنت بذارن؟
    عوضش چون قیافت به این گیکا بیشتر می‌خوره من این مطلبتو تو گوگل ریدر شیر کرد.

  107. مملی کورد شکن گفت:

    صدتا کامنت شد… اول!

  108. سلام
    آسيب شناسي خوبي بود از تنوع كامنت هايي كه مخاطبين مي ذارن.و به نظرم خيلي از كامنت ها نشون دهنده ي اين موضوع هست كه اصلا خيلي از اونا نمي دونن كه نويسنده ي بدبخت در مورد چي نوشته..(چه كشف مهمي!!!!!)
    موفق باشيد

  109. به بک‌گراند قشنگه:
    اتفاقا یه دایناسور با مکندگی بالا لازم دارم. جک و جونورای دیگه، استعمال شده و متاسفانه افاقه نکرده.
    برای تحویل کجا بیام؟

  110. علي گفت:

    همش ضد و دو تا!
    بابا قناعت!

  111. هیچوقت خودمان شخصا اقدام نمی کردیم. اینبار اما نشد. بعد از چند هزار سال . . .

  112. باور کن صداقت متنت برام خیلی جالب بود
    برقرار باشی

  113. سلام آقای فرجامی عزيز.
    من مرتب وبلاگ قشنگتونو می خونم،جای تشکر داره اين همه خلاقيت و زحمت.
    راستش من اونقدر به وبلاگتون عادت کردم که حس می کنم هر وقت مييام شما حس می کنين و يه رابطه
    دو طرفه و عاطفيست،هيچ کس دم به دقيقه واسه برادرش،پدرش،زنش و خلاصه آدمی که بهش نزديکه
    نامه فدايت شوم و ياد داشت نمينويسه!
    به هر حال گفتم که اينو به دونين ما بهتون سر ميزنيم دير و زود داره امّا…
    از اين به بعد هم مرتب کامنت ميزارم.

  114. یاسر گفت:

    الهی فردا صبح زود بیدارشی

  115. شکوفه گفت:

    اگر کامنتهای ن.تعاملی نبود امکان نداشت من اينجا کامنت بذارم.

  116. مسافر گفت:

    خيلي باحال بود.

  117. مهدی گفت:

    جالب بود..غصه نخوری ها…مخلصممم

  118. راد گفت:

    دمت گرم.
    كلي خنديدم. رك بودنت خوبه.

پاسخ دادن به یاسر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *