همین الان از رادیو زمانه شنیدم که قرار است خاطرات خانم شهرنوش پارسی پور از این رادیو پخش شود. گویا این خاطرات خیلی هم پر و پیمان است بطوریکه فقط گفتگویی که داریوش از طرف زمانه با خانم پارسی پور به خاطر آغاز قریب الوقوع این برنامه انجام داد حدود 20 دقیقه طول کشید … و همین طور به گفته خانم پارسی پور، تا به حال ایشان 32 صفحه از این خاطرات را برای زمانه نوشته اما هنوز به تولد خود نرسیده است!

اگر ایشان را بشناسید لابد می دانید که یکی از پارادایم های ایشان مسایل سکسی و به خصوص خود ارضایی است و خانم پارسی پور هم همانطور که انتظار می رفت در این خصوص توضیحات اولیه را برای شنوندگان زمانه داد و تاکید کرد که بخش بزرگی از این خاطرات به این مسایل می پردازد.

پیش از هر چیز بگویم که من هم بحث درباره مسایل و تابوهای جنسی را مهم می دانم و هم به آدمهایی که واقعا دنبال این مسایل هستند احترام می گذارم؛ ولی واقعا این کار رادیو زمانه و در این حجم برایم عجیب است.

حالا من اگر الان چیزی در مورد شخص خانم پارسی پور بنویسم لابد متهم می شوم به جسارت به اسطوره ادب فارسی، من هم که نه از اتهام خوشم می آید و نه از اسطوره ها بدم. اما اینقدر می توانم بگویم که نه خانم پارسی پور روایتگر سیاسی اجتماعی خوبی است و نه بحث ها و خاطرات سکسولوژیکش ارزش خاصی دارد. همین مصاحبه اش هم پر از سوتی بود که امیدوارم متنش را روی وب بگذترند تا خلق الله خودشان بخوانند و قضاوت کنند. فقط بخشی از مصاحبه را به عنوان مشتی نمونه خروار ببینید:

پارسی پور: من در زندان شاهد اعدام 10 هزار نفر بودم… تاکید می کنم جلو چشمان من 10 هزار نفر از بهترین بچه ها اعدام شدن…

داریوش: من فکر کردم شما دارید اغراق می کنید!

پارسی پور: نه… اغراق نیست…

حالا الان من صفحه کلید فارسی ندارم و نمی توانم بیشتر از این بنویسم. شاید بعدا بیشتر نوشتم. فقط آمدم تا دیر نشده خواهش کنم این بحث مهم سکسولوژیک را اگر می خواهید –شاید برای اولین بار در تاریخ رسانه ایرانی- باز کنید بدهید دست یک آدم سالمتر، صادقتر، فنی تر و کارکشته تری مثل سیبیل طلا. حالا تاریخ سیاسی و اجتماعی این ملک هزارتا نوری زاده دارد یک پارسی پور هم روش، ولی با فریضه ارضای بنفس که نمی شود هرتی پرتی برخورد کرد. عواقب دارد. «دست» کم برای شنونده ها!


پ.ن.

1- شنيده‌ام مي خواهند در بعضي از كشورهاي اروپايي قانوني را به تصويب برسانند كه به موجب آن نزديكي با يك زن مست، حتي در صورت رضايت خودش در آن هنگام، مي‌تواند تجاوز و اغفال محسوب شود. آيا تريبون دادن دست يك بيمار مانيك دپرشن -كه در حالت عادي بخاطر رنگ كردن موهايش هم فكر مي كند كه به پسرش خيانت مي‌كند- تا تمام زواياي جنسي‌اش را فرياد بزند، مشمول اين قانون نمي‌شود؟ (در همين رابطه بخوانيد)

2- باز هم تكرار مي‌كنم كه من با تابوشكني‌هاي جنسي مشكلي ندارم. همانطوري كه با رابطه جنسي دو نفر عاقل و بالغ مشكلي ندارم. اما با آسمان وريسمان را به هم بافتن و با هزينه زياد، نفع كمي عايد مخاطبان كردن، خيلي مشكل دارم.


پ.ا.

اعتراض سيبيل‌طلا و پاسخ من را هم از دست ندهيد كه اولي مستحب و دومي واجب است!

0 Points

Previous Article

Next Article


20 thoughts on “صداقت… سکس… سیاست… شهرنوش وارد می شود!”

  1. بهرنگ گفت:

    آقای فرجامی
    اين‌ها رو به آقای جامی هم گفتين!؟

  2. همين صداقت شما و ايشان و سايرين (!) ما را كشته است!

  3. زبل خان گفت:

    آقا ما خيلي لذت مي بريم با نوشته هات …
    ادامه بده ….
    به حرفهاي اين و اون كه مي خوان وارد حاشيه ات كنن گوش نكن
    (…)
    زنده باشي
    خدانگهدار

  4. سينا هدا گفت:

    هر چه بلا سر اين ملت ميآيد ناشي از عقده‌ي حقارت است، حقارتي كه طبيعت و جغرافيا و تاريخ بر او تحميل كرده‌اند و حالا او بدش نمي‌آيد با اين خاطرات خودش را آزار دهد و گاهي كه حس بودن اذيتش ميكند ديگران را بيازارد. سادومازوخيسم تاريخي و حالا دوستاني كه ميخواهند با رواج اين بيماري نان خودشان رو روغني كنند هم بر همين طبل مي كوبند…تكرار در تكرار… براي جلوه‌گري پوشالي..و خودارضايي روحي …كه با خودارضايي جنسي كه از سر ضعف و عقده‌ي خودكم بيني و حتي عقده‌ي تكبر است( كه واكنشي براي لاپوشاني همان عقده ي حقارت است) فرق آنچناني نميكند… زندگي در زندان هزار توي تاريخي ايران محصولش همين چيزهاست…افتخارات بيمارگونه…

  5. 40tike گفت:

    هر چند فکر میکنم جوابیه نوشتن برای سرکار اتلاف وقت بسیاره ولی یه نکته رو خدمتتون خاطر نشان کنم و برم!
    حالا رادیو زمانه نوشته جات گهربار ؟؟!!!شما رو حاضر نشده روش وقت بزاره چه دخلی به خانوم پارسی پور داره! چرا به جای اعتراض به دست اندرکاران به سبک چیپ ایرانی جماعت یکی دیگر را خراب می کنید!!!!

  6. Leila گفت:

    I am really sorry for you not accepting the real fact she has talked about. I do not know her very well and I have never read any of her works but what I can see is that she is so brave or maybe mad to speak out the truth. I am so sorry for you. I am sorry for you. I am sorry for you.

  7. Leila گفت:

    I am really sorry for you not accepting the real fact she has talked about. I do not know her very well and I have never read any of her works but what I can see is that she is so brave or maybe mad to speak out the truth. I am so sorry for you. I am sorry for you. I am sorry for you.

  8. Doag Doargee گفت:

    Dear (former) comrade , (ex) baradar! , (tdoay) roshanfekr-eh Eslami, i think you should still go on reading Aziz Nessin and Samad Behrangi and may be some Sadegh Hedayat too sometimes. It’ll do you good. Btw, don’t forget about Jalal Al-Ahmad

  9. مانیک دپرسیو . نه مانیک دپرشن !

  10. سلام گفت:

    یک طرفه رفتی به قاضی فقط ،همینو ممیتونم بهت بگم و اینکه جواب هایی هم که تو پست آخرت به نوشته ی نازلی دادی یه جور مسخره کردن دیگران و اینکه تو خیلی می فهمی بقیه هیچ چی نمیفهمن بود تا اینکه جواب باشند.

  11. آبنوس گفت:

    آقاجان، شما از یه طرف گیر میدی به اشکالات و نکات مضحکی که در کل معقوله ی خانوم پارسی پور هست/ از طرف مخالف هم برمیداری اون پ.ن ات رو می نویسی که آبروی هرچی بشر روشنفکره برده. حداقل اونو برش دار که شماره 1 اش به شماره 2 ش میگه زرشک! اینکه ایشون چه مرضی داره همونقدر به ما ربطی نداره که ایشون به چه شکل خودارضایی میکرده یا چه توهماتی داشته. هردوی اینا بخشی از بشر بودنِ. شما نمی تونی بگی چون طرف تحت درمان دارویی و اصطلاحا medication اِ، حرفش مفت گرونه.
    الباقی اعتراضت هم متینِ .

  12. علی شیرازی گفت:

    نوشته‌ات نه تنها اندیشه‌‌ای درش نیست، بلکه نشان از یک وجود رذل و پستی دارد که با مزه‌پرانی می‌خواهد به کسی یا جایی خدمت کند. نمی‌خواهم تهمت بزنم، ولی این نوشته را کسی می‌تواند بنویسد که قلم به مزد باشد. مثل نوچه‌هایی که برای لات محل دور شو کور شو می‌گفتند. البته فکر می‌کنم رادیو زمانه هم که همه‌ی شاما را کنار هم گذاشته، ارکسترش را کسی جور می‌کند که می خواهد نفت و یورو را به هم پیوند بزند. ببخشید که خیلی تو لفافه می‌گم. تو دوست عزیز، لازم نیست که روشنفکرانه بنویسی، فقط کمی انسانی‌تر بنویس.

  13. سعيد گفت:

    شما چرا يهش گير مي دين ؟

  14. نادر گفت:

    شما حالت خوبه؟؟؟؟

  15. امير گفت:

    قربان من وقتي نوشته هاي اون خانوم پارسي پور رو خوندم تازه فهميدم حق با شماست. واسه اونايي هم كه اين پايين حرف زدن: خداييش برين بخونين، اصلا تابلو ايشون مشكل رواني داره؛ يعني اصلا حرفاشون هيچ ربطي به بد بودن دين و سياست نداره. مثه اين بچه ها حرف زدن. خيلي بي ربط هي الكي مي خواد قضيه رو سياسي كنه. شمام درسته كه مسخرش كردي، اما خوب حق داشتي. دمت گرم.

  16. حسن گفت:

    الم یعلم بان الله یری(آیا نمیدانند که خداوند متعال بر اعمال ناظر است)ای برادر و ای خواهرهوای نفس خود را بکش وشیرینی لذت ابدی بهشت را با نگاههای حرام و صحبتهای باطل معاوضه نکن.التماس دعا…..

  17. با این حرفات چند نفرو اسیر خودت کردی؟ قربان زمینه ی گناه به تدریج ایجاد میشه.زندگی همش سکس نیست وگرنه پدر مادرای ما هر ثانیه باید زیر لاهاف زیر اندازشون باشن. من یک پسر 19 ساله هستم اصلا مذهبی نیستم به زور نماز می خونم اما اهل پاسارگادم ایرانیم غیرت دارم حاضری خواهرت با یکه سکس کنه؟

  18. با این حرفات چند نفرو اسیر خودت کردی؟ قربان زمینه ی گناه به تدریج ایجاد میشه.زندگی همش سکس نیست وگرنه پدر مادرای ما هر ثانیه باید زیر لاهاف زیر اندازشون باشن. من یک پسر 19 ساله هستم اصلا مذهبی نیستم به زور نماز می خونم اما اهل پاسارگادم ایرانیم غیرت دارم حاضری خواهرت با یکه سکس کنه؟

پاسخ دادن به علی شیرازی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *