ف.م. سخن در يادداشت ‌تازه‌اش به يادداشت قبلي من در براده‌ها پرداخته و نوشته كه بر خلاف تصور من، برانداز نيست و به تغيير تدريجي معتقد است. واقعا از اين حرف خوشحالم ، اما با اين ادعا كه اين مطلب را مي‌توان از روي نوشته‌هاي او فهميد؛ موافق نيستم. دليلش هم مشخص است: همان شاهد او، يعني نوشته‌هايش! 

ضمنا بر خلاف آن‌چيزي كه بعضي‌ها فكر مي‌كنند، اصلاح‌طلب بودن من هيچ ربطي به اين اصلاح‌طلبي حكومتي و حتي ديني رايج ندارد. يعني اصلا در اين قالب‌هاي از پيش تعيين‌شده نمي گنجد اما در عين حال شديدا بدور از ايده‌آل گرايي، و پراگماتيستي است.

و با همين طرز تفكر است كه مثلا من قاليباف را (كه هميشه احترام رهبر را دارد) از كروبي‌اي كه هروقت اقتضا كند به رهبري فحش هم مي دهد، اصلاح‌طلب‌تر مي‌دانم. (اي بابا… باز ما چار كلوم حرف زديم، اسم قاليباف اومد!… اين سخن هم حق داره واسه ما "در دفاع از قاليباف و انصاف" مي‌نويسه‌ها!) بگذريم.

در عين حال من شديدا با اين نظرات ف.م. موافقم:

من هيچ‌يک از گروه‌هايي را که برانداز شناخته مي‌شوند قبول ندارم؛ هيچ‌يک از رهبران سياسي را که برانداز شناخته مي‌شوند قبول ندارم؛ هيچ‌ جاي‌گزين مناسبي براي حکومت فعلي ايران سراغ ندارم؛ به اين شعار هم که "بگذار اين‌ها بروند، هر چه بيايد به‌تر خواهد بود" اعتقاد ندارم. مخالف حمله نظامي هر کشور بيگانه به خاک خودمان به هر دليل موجه و غيرموجه و نيمه موجه هستم… "اصلاح‌طلبي" از نظر من شعاري نيست که "اصلاح‌طلبان حکومتي" و ارگان‌ها و نويسندگان مطبوعاتي آن‌ها مي‌دهند؛ کاري که آن‌ها مي‌کنند اصلاح نيست؛ لاس زدن با مستبدان است. اصلاح‌طلبي از نظر من امري زيربنايي‌ست…

و اما چند نكته خودماني‌تر:

1- متاسفانه من نمي توانم مثل پارسا صائبي و داريوش سجادي و ف.م.سخن، دائما ته هر اسمي "عزيز" بچسبانم و سرش "دوست گرانقدرم". از طرف ديگر، "ف.م.سخن"ِ خالي هم به طرز وحشتناكي براي خطاب كردن يك آدم، لايتچسبك است. به همين خاطر از ف.م. سخن عزيز(!) خواهش مي كنم يك نام كوچك مستعار به ما بدهد كه راحتتر صداش كنيم.

 2- از اينكه ف.م. غلط املايي من (مغلوب به جاي مقلوب) را يك جوري تصحيح كرد كه خيلي خجالت نكشم ممنونم. فكرش را بكن اگر طرف مقابل يكي بود با خلقيات ابراهيم نبوي، چه خشتكي به سر من مي كشيد!

3- برادري به جاي خود، بزم به دو قرون! به نظر اين حقير، دوست گرانقدرم ، جناب ف.م. سخن عزيز، قلم خوبي دارد اما اصلا طنز نويس خوبي نيست. اين را گفتم كه ريا نشده‌باشد. البته ان‌شاالله در چند روز آينده كه من به سمت دبيركلي طنز كشور منصوب شوم، رسما وي را از طنز نويسي منع خواهم كرد!

4- حدسيات و قضاوت ف.م. در مورد چگونگي مطلب نوشتن و خودسانسوري‌هاي من اصلا واقعي نبود (هر چند استثنائا بامزه بود!). همين‌طور نظر ايشان در مورد خمير كردن بخشي از كتاب برداشت آخر خانوم صدر هم كاملا اشتباه بود، همينطور…

كه اينطور!

0 Points


4 thoughts on “مانیفست مقلوب”

  1. 3 star students گفت:

    salam
    az shoma entezar darim dar moredeh daneshjooyani keh az tahsil mahroom shodeh and mozeh giri dashteh bashid…inha daneshjooyani hastand keh beh defa az eslahat barkhastand o emrooz ingooneh ghal o gham shodeh and.
    ba tashakkorhttp://advarnews.us/university/3391.aspx

  2. حسین گفت:

    ما نسبت به برنامه شما در رادیو زمانه خیلی ارادت داریم.

  3. سينا گفت:

    گل پسر خوب شد گفتي ميزانت در سنجيدن افراد چيست.بگذريم تو ايران كسي پيدا مي شه خ… انتقاد از آقاي رهبرو داشته باشه كه اينكارو به شيخ لر نسبت مي دي و بعد از قاليباف كه چند سال ديگه كه مشهد بزرگ بشه هم شهريت خواهد شد دفاع مي كني؟
    گويا دلت براي نبوي عزيزم تنگ شده ؟ مي خواي يكي دقيقه مي فرستمش سراغت.

  4. ناشناس گفت:

    كار كروبي كه فحش ميده دمكراتيكتره
    تف به مقدس سازي
    تا زماني كه اينطور فكر ميكنيد براتون همون شاه و رهبر بهتره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *